منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 91
بازدید دیروز : 64
بازدید هفته : 155
بازدید ماه : 224
بازدید کل : 175006
تعداد مطالب : 382
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


تماس با مدیر
پیج رنک گوگل وصیت شهدا

کد ِکج شدَنِ تَصآوير

چاپ این صفحه قرآن آنلاین

www.doostqurani.ir/

دوست قرآنی" href="http://doostqurani.ir/">دوست قرآنی

Amargir.net
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 382
:: کل نظرات : 52

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 4

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 91
:: باردید دیروز : 64
:: بازدید هفته : 155
:: بازدید ماه : 224
:: بازدید سال : 83419
:: بازدید کلی : 175006
نویسنده : سرباز ولايت
دو شنبه 25 خرداد 1394

معني انتظار چيست؟


:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , ,
:: برچسب‌ها: عکس , عکس مادر , عکس مادر شهید گمنام , انتظار , مادر , شهید , گمنام , دلتنگی , سبکبالان عاشق ,
:: بازدید از این مطلب : 555
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
یک شنبه 24 خرداد 1394

پسرش که شهید شد دلش سوخت
آخه یادش رفته بود برای سیلی ای که تو بچگی بهش زده بود ، ازش عذرخواهی کنه
با خودش گفت : جنازه ش رو که آوردن صورتشو می بوسم
آوردنش ... ولی ...
سر نداشتـــــ


si7pyw_535.jpg

سرباز ولايت نوشت:

سلام بر دل مادر اين شهيد خدايا...........

 


:: موضوعات مرتبط: خاطرات شهدا , ,
:: برچسب‌ها: شهيدي كه سر نداشت , شهداي بي سر , سيلي , مادر , مادر شهيد , سبكبلان عاشق , خاطرات شهدا , شهيد بي سر , ,
:: بازدید از این مطلب : 416
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
شنبه 23 خرداد 1394

 

پیشونی بندها رو با وسواس زیر و رو میکرد …
پرسیدم : دنبال چی میگردی ؟
گفت : سربند یا زهرا !
گفتم : یکیش رو بردار ببند دیگه ، چه فرقی داره ؟
گفت : نه ! آخه من مادر ندارم …

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , سربند , يازهرا , سربند يا زهرا , مادر , شهدا , قمقمه , قمقمه شهدا , شهيد , خاطرات شهدا , سبكبلان عاشق ,
:: بازدید از این مطلب : 459
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
شنبه 23 خرداد 1394

زندگي اش در سه خط خلاصه مي شد:

از داقداق آباد تا پادگان اشنويه.

شروع؛ بهار 43.

پرواز؛ بهار 63.

گفتم: «نيومده، فکر رفتن کردي؟ مي شه ديگه منو تنها نذاري؟»

دستشو روي شانه ام گذاشت و گفت: «مادر جان! جبهه امروز به من و ديگران نياز داره. شايد فردا دير باشه. شما که دلت نمي خواد ...»

دستم رو روي شانه اش گذاشتم و گفتم: «سيدالشهدا پشت و پناهت!»

خنديد و گفت: «سلامتو بهش مي رسونم!»


:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , سيد الشهدا , مادر , پرواز , شهدا , دل نوشته هاي شهدا , شهيد , دل نوشته شهيد , سبكبلان عاشق ,
:: بازدید از این مطلب : 440
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
شنبه 23 خرداد 1394

منوچهر را فقط و فقط براي خودم مي خواستم.

گفت: «بفرماييد، مامان خانم! چشمتتان روشن.»

دوباره اخم کردم؛ گفت: «دوست نداري مامان شوي؟»

طاقتم تمام شد. گفتم: «نه! دلم نمي خواهد چيزي بين من و تو جدايي بيندازد. هيچي، حتي بچه مان؛ تو هنوز بچه نيامده، توي آسماني.»

منوچهر جدي شد و گفت: «يک صدم درصد هم تصور نکن کسي بتواند اندازه ي سر سوزني جاي تو را در قلبم بگيرد. تو فرشته ي دنيا و آخرت مني.»

واقعاً نمي توانستم کسي را بين خودمان ببينم. بعد از گذشت اين همه سال هنوز هم احساسم فرق نکرده؛ اگر کسي بگويد من بيشتر منوچهر را دوست دارم، حسابي پکر مي شوم.

بچه ها هم مي دانند؛ علي، پسرم مي گويد: «ما بايد خيلي بدويیم تا مثل بابا توي دل مامان جا بشويم.»

مي گويم: «نه، هر کسي جاي خودش را دارد.»


:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته , دل نوشته شهدا , شهدا , مادر شهيد , مادر , خاطرات شهدا , شهداي گمنام , سبكبلان عاشق ,
:: بازدید از این مطلب : 428
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
بسم رب الشهدا والصديقين سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شما در مورد وب سايت سبكبلان عاشق؟

پیوندهای روزانه
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سبكبالان عاشق  آدرسwww.shaied-ebrahimi.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.